« نی » از راه پر خطر عشق سخن می گوید، و به عنوان شاهد در مصراع دوم نام مجنون را که عاشقى ناکام بود آورده است.پرخطر وخونی بودن راه عشق درحقیقت سرگذشت مجنون های همهْ روزگاران است.
مولانا در این ابیات این معنا را نیزدنبال می کند که مقصود از زندگى تمتع و برخوردارى از لذات حیات و از دیدهى عاشق ، وصول بمعشوق و مطلوب است و بىحصول مقصود، زندگى ارزش واقعى ندارد و بنا بر این عمر و امتداد حیات وسیلهاى است براى حصول لذات و رسیدن بمعشوق و دل خواه و گذشت عمر و روزگار هیچ گونه اهمیتى ندارد و آن چه ارزش دارد وجود آن چیزى است که غایت زندگانى است و چون این غرض حاصل گردد و مقصود در کنار باشد، هیچ تاسفى بر فوت وقت و سپرى شدن روزگار، دست نمىدهد.
سخن دیگر نی اینکه عاشق کسی است که زندگی برای او، سیر در جذبهْ الهی است؛ همانند ماهی که حیاتش در آب دریاست و آب، کنایه از همان جذبهْ الهی است که عاشق حق، در آن شناور است. بنابراین، هرکه از این جذبهْ رحمانی بیبهره و بینصیب باشد، روزها به تلخ کامی بر او سپری میشود و سیر شدن به همین معناست؛ یعنی بیمیل شدن کسی که درد آشنا نباشد، بهطور قطع به دریای جذبهْ الهی و شناور شدن در آن، میلی ندارد.
بنا به روایت افلاکى در مناقب العارفین حضرت مولانا از بیت اول (بشنو این نى چون شکایت مىکند) تا این بیت که مجموعا هیجده بیت است پیش از استدعاى حسام الدین چلبى نظم فرموده و بخط خود نوشته بود و بقیه مثنوى را مولانا نظم مىفرمود و حسام الدین مىنوشت. [11]
[1] - سوره اسراء:آیه 85
[2] - نفائس الفنون، ج 2، ص 82
[3] - مثنوى، د 5، ب 3570
[4] - سندباد نامه، ص 190
[5] - دیوان کبیر ، ب 28105
[6] - سوره طه:آیه 73
[7] - سوره الرحمن:آیه 27
[8] - غزلیات سعدى، ص 12
[9] - رضى الدین نیشابورى
[10] - مرصاد العباد. طهران، ص 90
[11] - مناقب العارفین افلاکى، ص 740
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |